نیکونیکو، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

iranian modeling

وپنج ماهگی نیکو

من این ابر بی باران را دوست دارم ، من این کویر خشک و بی جان را دوست دارم، این شاخه خشکیده و بی گل را دوست دارم ، من اینجا و آنجا همه جا را با تو دوست دارم....             چه بگویم از دلم ، چه بگویم از این روزها ، هر چه بگویم ، این تکرار لحظه های با تو بودن را دوست دارم...           میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند،مثل یک گل به پاکی چشمهایت،به وسعت دنیای بی همتایت...     ...
30 آذر 1392

نوزادی نیکو جون

جا برای منه گنجشک زیاد است،ولی به درختان خیابان تو عادت دارم...     نیکو جونم این یکی از اولین عکس هایی که ازت گرفتیم.این عکس رو وقتی از بیمارستان مرخص شدی و اومدی خونه سمیرا ازت گرفت.     تو حتی از عروسک هم کوچولوتر بودی عشق من.     ببین چقدر ناز خوابیدی.موقعی که نوزاد بودی خیلی آروم و ساکت بودی.   تو این دوتا عکس با کلی زحمت پستونک رو تو دهنت نگه داشتیم تا بتونیم چندتا عکس با پستونک ازت بگیریم.آخه تو اصلا پستونک رو دوست نداشتی.   اینجا درست روز یک ماهگیته عزیزم. ...
28 آذر 1392

اولین عکس از نیکو

نیکو جونم این یکی از اولین عکس هایی که ازت گرفتیم.این عکس رو وقتی از بیمارستان مرخص شدی و اومدی خونه سمیرا ازت گرفت.     تو حتی از عروسک هم کوچولوتر بودی عشق من.     ببین چقدر ناز خوابیدی.موقعی که نوزاد بودی خیلی آروم و ساکت بودی.   تو این دوتا عکس با کلی زحمت پستونک رو تو دهنت نگه داشتیم تا بتونیم چندتا عکس با پستونک ازت بگیریم.آخه تو اصلا پستونک رو دوست نداشتی.   اینجا درست روز یک ماهگیته عزیزم. ...
28 آذر 1392

دو ماهگی و سه ماهگی نیکو جونم

  این دوتا عکس،عکس های سه ماهگیته نیکو جونم.       اگر چشمان من دریاست،تویی فانوس شب هایش اگر حرفی زدم از گل،تویی معنا و مفهومش         این سه تا عکس واسه دو ماهگیته و مربوط به روز مادر که رفته بودیم خونه ی مامان جونینا.این کلاهیم که گذاشتیم سرت کلاه عروسک سمیراست.من خودم عاشق این عکسام.       این سه تا عکس رو لیلا جون ازت گرفته.وقتی داشت ازت عکس میگرفت،تو هم میخندیدی و با زبون خودت باهاش حرف میزدی.         مثل فرشته ها خوابیدی.       ...
28 آذر 1392

شیرین زبونی نیکو

سلااااااااااام به نیکو جون خودم...   نیکوی عزیزم اومدم واست از شیرین زبونیات بنویسم تا وقتی بزرگ شدی و تونستی مطالب وبلاگت رو بخونی کلی بخندی.   دیشب آخروقت بود که اومدی پیشم و بهم گفتی که نازنین همه آدما تو شکمشون بچه دارنا.   بعدش گفتی که یه خبر خوب واست دارم.   منم گفتم:چه خبری؟   تو:من قراره بچه به دنیا بیارم.   من: چجوری قراره بچه به دنیا بیاری؟   تو:میخوام برم بیمارستان بعدش شکممو ببرن بچه به دنیا بیارن.   من: کی قراره بچه به دنیا بیاری؟   تو:وقتی که نامزد کردم دیگه.   من:با کی قراره نامزد کنی؟   تو:با سالی...
28 آذر 1392

سری دوم عکسهای برف پاییزی

نیکو جونم فردای اون روزی که حسابی برف اومد،چهارتایی رفتیم بیرون تا آدم برفی درست کنیم. با هم دیگه رفتیم گاوازنگ و دیدیم که مردم دارن اونجا برف بازی میکنن و آدم برفی درست میکنن. ماهم رفتیم و دست بکار شدیم و منم مثل همیشه افتاده بودم دنبال تو و ازت عکس میگرفتم.   من عاشق این عکستم...       اینم عکس تو با آدم برفی بزرگی که اونجا بود...       و اینم از آدم برفی که خودمون و ساختیم و شما داری بوسش میکنی.       و نیکو جونم در حال خنده و شادی...        چندتا عکس دیگه...     ...
20 آذر 1392

برف پاییزی...

واااااااااای...نمیدونم باید چی بگم،ولی اول از همه باید بگم خدایااااااااا عاشقتتتتتمممممم بخاطر این برف پاییزی قشنگ...   نیکو جونم امروز انقدر برف بارید که نگو.از صبح یک سره داره برف میباره تا همین الان.امسال عوض پارسال رو که اصلا برف نبارید در اومد. واقعا خیلی خوبه که داریم از این نعمت بزرگ الهی بهره میبریم.   امروز صبح ساعت 8 اومدی منو بیدار کردیو گفتی:نازنین پاشو نگاه کن برف اومده.منم باور نکردم گفتم حتما منظورت تو تصورات خودته که میگی برف اومده اما بعدش که بیدار شدم دست منو گرفتیو بردی دم تراس و بهم گفتی:ببین برف اومده.   وااااااااااای...اصلا باورم نمیشد،خیلی خیلی خوشحال شدم،البته نا گفته نماند که این...
14 آذر 1392

یکی یکدونه خونه ما...

سلاااااااااااااااااااام...ما اومدیم با چندتا عکس جدید .   این عکسارو وقتی داشتیم آماده میشدیم که بریم قم(روز سه شنبه)از نیکو گرفتم.   نیکو جونم تو عکسای اول خندونه و داره میخنده.         و اما بعدش حالت خنثی پیدا میکنه.         و اما در آخر...           و اینم از عکسای بعدی...         نیکو به همراه عروسکش مسعود.     ...
10 آذر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به iranian modeling می باشد